خدا و خلق اش شاهد هستند که بنده کمترین به عنوان کسی که سال های زیادی از عمرش را در رشته داروسازی و بعد از آن در بطن حوادث وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گذرانده از عملکرد هیچ وزیر بهداشتی دست کم در 15 سال گذشته رضایت نداشته ام. اما قطعا این موضوع نباید موجب شود در برخورد با کارنامه کاری همکارانی که حکم استادی به گردن ما دارند و یک تنه با انواع مافیاهای سربرآورده در مجموعه این دستگاه پولساز دست به یقه شده اند، خدا را فراموش کنیم.
فراموشی خدا در عرصه امروز سیاست جهان اتفاقا مد روز است اما جهان سرمایه داری را چه به اخلاقیات! درد ما از همکاران خدانشناس رسانه ای و بعضا سیاستمدارانی است که با چراغ در اندیشخانه اذهان عموم به شغل شریف دزدی مشغولند و تخم تشویش می کارند بی توجه به عاقبت شوم روز برداشت محصول که ظهورش حتمی است!
وحید دستجردی را بخواهم نقد کنم تا صبح باید بنویسم همان طور که لنکرانی را برای مبارزه با مافیای قدرت و ثروت پر توان نیافتم اما... دستجردی در عرصه مبارزه با دروغ "مردانه" ایستاد و اکنون روزنامه 7 صبح که مستقیم از جیب بیت المال ارتزاق می کند حق دارد برای انتقام گیری "خدانشناسی" اش را در قضیه سقط و پارازیت آشکارا فریاد کند.
اصل ماجرا این است که روزنامه دولتی و اتفاقا زرد 7 صبح در یک عملیات انتحاری تیتر یک اش را به یک محقق ناشناس اجاره داده است تا از قول او مدعی شود "بچه دار شدن در تهران به علت آلودگی هوا و پارازیت دشوار شده و اتفاقا سقط هم به همین جهت 30% افزایش یافته است!"
دست پروده های بنگاه دروغ پراکنی انگلیس انگار این بار دست از سر دکتر دروغ پرداز دولت اصلاحات بانو ابتکار برداشته اند و آویزان "منابع آگاه" و بی نام و نشان جریان انحرافی شده اند تا انتقام ایستادگی دکتر وحید دستجردی در اثبات علمی قضیه بی خطری امواج الکترومغناطیس در بازه های استاندارد و بی تاثیری آن بر سقط و سرطان و نازائی و ناباروری و میگرن و غیره را بگیرند.
اتفاقا معصومه ابتکار نیز چند روز پیش اعلام کرده بود ما به شدت بابت" اعلام عوارض پارازیت" تحت فشار هستیم. خوب خانم دکتر! برای ما روشن بفرمایید در آن به اصطلاح دانشگاهی که به شما یا منبع دروغگوی روزنامه 7 صبح مدرک پزشکی اعطا کرده اموزش ندادند که برای هر ادعای علمی باید اسناد و مدارکی امتحان شده و متقن رو کنید؟ غیر از این است که مثلا در انگلیس اگر فردی با تخصص جنابعالی چنین ادعایی کند ابتدا از او بازخواست می شود و در صورت نداشتن مدارکی که در دادگاه قابل استناد باشد به علت خبر دادن بی پایه و اساس از در پیش بودن "سونامی سرطان" در حالی که روپوش مخصوص بیماران روانی به او پوشانده اند به تیمارستان منتقل خواهد شد؟
اینجا قطعا کسی قصد ندارد جنابعالی را شریک جرائم امنیتی همسرتان به عنوان رابط مالی بی بی سی فارسی در ایران معرفی کند که اکنون در حال طی دوران محکومیت شان هستند، اما فی الواقع مانده ایم دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟
درست است اینجا جهان سوم است اما باور کنید در آفریقا هم دولت وجود دارد و نمی شود به مردم کیلو کیلو دروغ به نام "علم من درآوردی" با منشاء لدنی تحویل داد!
رسانه ها و مجامع علمی کشور بیش از 60 روز به همه مدعیان تاثیر امواج الکترومغناطیس - در بازه های تعیین شده توسط مجامع بین المللی مثل WHO - بر میزان بروز سقط و سرطان و سایر بیماری های ادعایی فرصت دادند تا مدارک و مستندات علمی تان را رو کنید. شرمنده شدیم وقتی بی بی سی فارسی به جهت پرهیز از قرار گرفتن در جایگاه دروغگویی، از بحث ارتباط پارازیت با انواع بیماری ها شانه خالی کرد و آبرو و حیثیت نداشته اش را مهم تر از "دروغ پارازیت" تشخیص داد. دشمن به 7 صبح و تابناک و عصر ایران و ابتکار چه دستخوشی پیشنهاد کرده که بابت پیگیری خط خبری دروغش حاضر به فداکاری تا خرج آخرین سکه اعتبار و آبرویشان شده اند؟ این معمایی است که مدعیان چنین دروغ های بزرگ و شاخداری باید در محضر ملت و قانون به آن پاسخ دهند.
توصیه ما به همه عوامل کهنه کار شبکه ضاله بهائیان صهیونیست در داخل کشور این است که عرصه آلوده سیاست را با کثافت پیشگی پزشکی بیش از این به نجاست نکشانند. دستجردی هر چه بود "دروغگو" نبود و این قطعا افتخاری بس بزرگ است! ظهور دستجردی در این عرصه به ملت ثابت کرد "جوانمردی" و "نان به نرخ حق خوری" همیشه خواهان دارد حتی در دورانی که برخی به نام سیاست آبرو خرج می کنند، دین فروشی می کنند تا حقیقت را لکه دار کنند.
منبع:سایرن
کمتر کسی است که در این استان ورزشکار خوش اخلاق و مودب برازجانی را نشناسد. فردی که پس از چندین مقام قهرمانی کشور و پس از سختی ها و مشقت های فراوان تمرینات خود را پیگیری نمود تا در سن 25 سالگی بالاخره زحماتش به ثمر نشسته و به تیم ملی نجات غریق دعوت شده وبا لیاقتی که داشت جواز مسابقات جهانی را کسب کرده و درنهایت نیزبه همراه تیم ملی نجات غریق ایران راهی ادلاید استرالیا شد و مقام طلای جهانی را بر گردن آویخت تا برگ زرین دیگری را برای ورزش استان بوشهر رقم بزند.
صادق پاکدامن پس از 20 سال حضوردر ورزش شهرستان و استان فکر می کرد با این مدال طلای جهانی مورد حمایت قرار بگیرد اما طبق روال معمول در استان بوشهر، تنها همان روز نخست که از مسابقات جهانی وارد فرودگاه بوشهر شد تعدادی از مسئولان با انداختن دسته های گل به گردن وی وگرفتن چندین عکس درحالت های! مختلف درکنارقهرمان طلایی استان و ارسال به مطبوعات وسایت های خبری حمایت خود را اینگونه نشان داده و بعدها پاکدامن ماند و یک بدن مصدوم.
شاید خیلی ها فکر می کردند این ورزشکاربا کسب طلای جهانی به طورحتم آینده ای روشن درانتظار خواهد داشت اما پاکدامن که در سال گذشته دکه ای فلافل فروشی داشت حال همان دکه را هم ندارد و تبدیل به یک چرخ یا گاری برای حمل وسایل ولوازم شغلش ! شده است.
صادق پاکدامن اظهارداشت: برای تامین هزینه های زندگی و نیز اردوهای اعزامی ناگزیر است که کار کند و بدلیل عدم وجود شغل مناسب مجبور شده تا شغل خود که فلافل فروشی است را ادامه داده و مخارج زندگی خود را از این طریق تامین کند.
پاکدامن ادامه داد: حدود ۵ سال است که به طور متوالی برای استان بوشهر مقام کشوری آورده و درمسابقات جهانی نیز مقام طلا را کسب کردم اما به جهت این مقام ارزنده تاکنون از هیچ نهادی به من کمک نشده است.
وی افزود: برای اعزام در هر یک از اردوهای تیم ملی حداقل باید مبلغی درحدود پنج میلیون ریال هزینه کنم که این مبلغ را ازهمین شغل به دست آورده و دراردوها هزینه می کنم.
عضوتیم ملی نجات غریق ادامه داد: پدر پیری دارم که چند سال است به دلیل درد شدید کمر و زانو خانه نشین شده و من و برادر محصلم برای تامین مخارج زندگی در پارک شهید کشتکار برازجان فلافل فروشی می کنیم.
ملی پوش برازجانی اذعان داشت: به دلیل مشکلات مالی از ادامه تحصیل باز مانده بودم که با تلاش هیات درحال ادامه تحصیل هستم و دلم می خواهد در دانشگاه ادامه تحصیل بدهم اما برای هزینه های دانشگاه با مشکل شدید مالی روبرو هستم.
قهرمان برازجانی نجات غریق ایران خاطر نشان کرد : درحالی که 25 سال از عمرم می گذرد شغل مناسبی برای تامین هزینه های خانواده ام ندارم ، همانطورکه می دانید یک ورزشکار باید از مکمل های پروتئینی و تقویتی استفاده کند و از وسایل مورد نیاز برای تمرین بهره ببرد، لیکن بدلیل همین مشکلات قادر به تامین آنها نیستم.
وی افزود: در حالی که به هم تیمی های من در سایر استان ها از جمله استان خراسان یک قطعه زمین به ارزش 80 میلیون تومان به همراه یک دستگاه خودرو سواری داده اند، به من تنها جمعاً 150 هزار تومان!!! جهت کمک تحصیل و سایر هزینه ها از سوی هیات و شهرداری برازجان کمک شده است.
پاکدامن اضافه کرد: برای مسابقات آسیایی سال آینده باید خود را آماده کنم ولی با مصدومیتی که از ناحیه کمر در مسابقات جهانی برایم پیش آمده 40 روز است هیچ تمرینی نداشته وتاکنون نیزهیچ کس با من تماسی نداشته که مشکلت چه بوده که تمریناتت را آغاز نکرده ای؟
این ورزشکار خوش اخلاق درپایان صحبت های خود افزود: تاکنون متکی به خداوند بوده وازراه حلال امرارمعاش کرده ام ، خدا را شکرمی کنم که سالم هستم وتوان این را دارم که ازاین طریق نان حلال به خانه ببرم ، برای من همین افتخاراست که می توانم کمک حال خانواده ام باشم اما ازیک جهت نیز ناراحتم که چرا باید وضعیت یک ورزشکاروقهرمان ملی کشور در استان ما اینگونه باشد؟
با تمام شایعاتی که بود روز اول دی مصادف 21 دسامبر 2012 فرا رسید و هیچ اتفاقی رخ نداد؛ این شایعه در حالی بسیار گسترده و باور پذیر شده بود که بسیاری از مردم در کشورهای مختلف اروپا و آمریکا آن را باور کرده و دست به ابتکارات عجیبی برای حل آن زدهاند.
*فرانسه
فرانسه یکی از کشورهای است که مردم آن به راحتی شایعه 2012 را باور کردند و از همین رو دست به کارهای عجیبی زدند؛ یکی از بزرگترین شایعاتی که مردم فرانسه به آن دامن زدند وجود یک روستا برای نجات از آخر الزمان بود؛ به گفته آنها این روستا که در دل کوه قرار دارد و نام آن "Bugarach " است میتواند تنها محل برای فرار از آخر الزمان باشد.
این مسئله حتی بسیاری از مردم روستا را نیز بسیار آزار داد چراکه تمام آرامش آنها از بین رفت اما اقتصاد آنها بسیار بهبود یافت چراکه مردم زیادی برای نجات به آنجا پناه بردند؛ این مورد به یک راه برای کلاهبرداری نیز تبدیل شد که حتی برخی قطعه زمینهای این روستا را با قیمتها زیاد خریداری کردند.
*آمریکا و مکزیک
هتل «کویکس مالا» در مکزیک از 15 تا 22 دسامبر بسته آخر زمانی خود را با هدف ایجاد آرامش در مبارزه با استرس ناشی از آخر زمان به ارائه بستهای به نام «جایی برای استراحت روح» ارائه کرد؛ این بسته شامل اقامت یک هفتهای در محوطهای سرسبز و آرام و زیبا، همراه با کلاسهای یوگا، تمرکز، مراقبه، منوی نوشیدنی و مواد غذایی آرام بخش بود.
البته آمریکاییها دست به اقدامات جالبتری نیز زدند و آن ارائه بستههای نجات آخرالزمانی بود؛ در برخی از این بستهها جعبه کمکهای اولیه و بیل، تیشه و غذاهای بسته بندی شده قرار داشت که مردم بتوانند از روزهای پایان دنیا فرار کنند.
*روسیه
روسها نیز از شایعه پایان دنیا دور نماندند و دچار توهماتی شده بودند؛ در این میان برخی دست به سودجوییهایی زده و پول خوبی به جیب زدند؛ یک موزه در روسیه یک راه مطمئن برای پایان دنیا پیشنهاد داد و آن اقامت در تونل زیرزمینی جنگ جهانی دوم بود که استالین آن را بنا کرد.
این زیر زمین در عمق 65 متری زمین قرار دارد و در اصل برای مقابله با حملههای هستهای ساخته شده بود اما بلیت اقامت در آن برای هر نفر نزدیک به یک هزار و 500 دلار به فروش رسید و جالب اینجاست که تمامی یک هزار بلیت این زیرزمین در همان ساعات اولیه به فروش رسید.
در روسیه همچنین بسته نجات 21 دسامبری با قیمت 28 دلار به فروش رسید، این بسته حاوی کمکهای اولیه شامل داروی کامل ناراحتی قلبی، صابون، شمع، کبریت، یک قوطی کنسرو، یک پاکت گندم، دفترچه یادداشت و مداد، یک بطری آب و یک طناب بود.
*صربستان
مردم صربستان نیز در میان افرادی بودند که شایعه پایان دنیا را باور کردند و البته شایعات بیشتری نیز در کنار آن قرار دادند؛ آنها میگفتند روستای فرانسوی اصلاً نمیتواند به کسی کمک کند و تنها روستای کوههای "رتانج" میتواند نقطه نجات انسانها باشد.
آنها اعتقاد داشتند که یک جادوگر شیطانی در این روستا در سالهای دور اسیر شده بود و قرار بود در روز 21 دسامبر آزاد شود از همین رو او میرود تا دنیا را نابود کند و کاری به این روستا ندارد؛ این دروغ بزگ به اندازهای روی افکار مردم تأثیر گذاشته بود که حتی برخی از هلند تا صربستان سفر کردند تا زنده بمانند.
*چین
چین کشور بسیار بزرگی است که در هر نقطه آن شایعات بسیار مختلفی وجود دارد؛ در یکی از شهرهای چین گروهی از مسیحیان دور هم جمع شده و گروهی تشکیل دادند که به شایعههای مختلف پایان دنیا دامن زده و در این باره دیسکها و کتابهای مختلف را پخش کردند.
همچنین در چین برخی از افراد دست به کارهای مختلفی نیز زدند که در نوع خود بسیار عجیب است؛ یک مرد چینی به نام «یانگ زونگفو» تعدادی گوی نجات ساخت که هر کدام آنها به قیمتهای بالای یک هزار دلار به فروش رسید؛ این گویهای فایبرگلاسی طوری طراحی شده بودند که در سیل و زلزله از مردم محافظت کنند؛ او نزدیک به 21 سفارش برای این گویها دریافت کرده بود.
*ترکیه
باز هم شایعه در مورد یک روستای نجات دهنده اما این بار در ترکیه؛ چند روز قبل از اینکه دنیا به پایان برسد یک روستا در غرب ترکیه نیز اعلام کرد به عنوان نقطهای برای نجات از آخرالزمان است.